English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8798 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
primary standard grade U خلوص استاندارد اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
primary standard U استاندارد اولیه
of the same grade U هم رتبه
grade U زبری
grade U کلاس کیفیت
grade U درجه رتبه
grade U طبقه بندی کردن کلاسه کردن
grade U دسته بندی کردن
grade U در پایهای قرار گرفتن
grade U نوع درجه بندی کردن
grade U طبقه
grade U سطح یا محدوده
on the down grade U پایین رونده
on the up grade U بالارونده
sub grade U لایه زیرین
at grade U در یک ترازو
grade U گواهی
grade U گراد [یکای زاویه] [ریاضی]
grade U گرادیان [یکای زاویه] [ریاضی]
grade U مدرک
grade U درجه بندی
grade U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade U اصلاح نژادکردن هموارکردن
grade U جورکردن باهم امیختن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U درجه بندی کردن
grade U الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grade U نوع
grade U انحراف ازسطح تراز
grade U پایه
grade U درجه شدت
grade U مرحله
grade U درجه بندی رتبه
grade U درجه
grade U شیب منظم دادن تسطیح کردن
grade U نمره
grade U نمره دادن
grade U شیب
grade U مرحله گراد
grade U رتبه
which grade are you in? U که درجه شما را در؟
grade U کلاس
field grade U افسر ارشد درجه افسر ارشدی
conduct grade U نمره انضباط
pay grade U ضریب حقوقی
pay grade U ضریب ثابت حقوق یا مبنای حقوقی
field grade U رده رزمی
low grade U کم اثر
conduct grade U درجه هدایت یک ماده
low grade U کم طبقه بندی
field grade U افسر ارشد ارتش
company grade U پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
grade crossings U تقاطع شاهراه
grade crossing U تقاطع پیاده روها تقاطع راه اهن و جاده
grade crossing U تقاطع راه اهن
grade crossing U تقاطع شاهراه
grade school U مدرسه ابتدایی
analytical grade U خلوص ازمایشگاهی
analytical grade U خلوص واکنشگری
cotton grade U درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
make the grade <idiom> U منظم کردن، موفق بودن ،حاضر شدن
company grade U در رده گروهان
grade crossings U تقاطع راه اهن
low grade U کم ارزش
grade line U خط مبنا
grade of channel U درجه کانال
grade crossings U تقاطع پیاده روها تقاطع راه اهن و جاده
grade scale U مقیاس کلاسی
grade score U نمره کلاسی
grade separation U تقاطع شاهراه یا راه اهن که در ان دو جاده دارای اختلاف سطح از یکدیگر هستند
high grade U خیلی پیشرفته پرقدرت
high grade U درجه اعلی
high grade U عالی
high grade U مرغوب
high grade U قوی
grade norm U هنجار کلاسی
grade equivalent U معادل کلاسی
fuel grade U درجه سوخت
low grade U کم درجه
technical grade U خلوص صنعتی
primary U که برنامه جاری را ذخیره میکند 2-حافظه اصلی داخل سیستم کامپیوتری
primary U اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
primary U نخستین
primary U ورودی
primary U 1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری
primary U مقدماتی اصلی
primary U کلمه شناسایی یکتا که یک ورودی از پایگاه داده ها انتخاب میکند
primary U وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
primary U کانالی که ارسسال داده را بین دو وسیله بر عهده دارد
primary U خط ارتباط و با کارایی بالا ISDN
primary U ابتدایی مقدماتی
primary U که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند
primary U عمده
primary U مقدماتی نخستین
primary U ابتدایی
primary U اولیه
primary needs U نیازهای نخستین
primary U اصلی
primary U تنها ایستگاه در شبکه داده که میتواند مسیر انتخاب کند و ارسال کند
voice grade channel U کانال ارسال گفتار
low grade defective U عقب مانده ذهنی تراز پایین
high grade steel U فولاد قیمتی
high grade steel U فولاد درجه بالا
voice grade channel U ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
voice grade channel U مجرای از درجه صدایی
high grade zink U زینک فریف
lieutenant junior grade U ناوبان یکم
captain junior grade U ناخدا دوم
He was granted a grade promotion. U یک پایه ترفیع ( ارتقاء درجه ) گرفت
high grade product U محصول درجه یک
high grade petrol U بنزین سوپر
premium grade petrol U بنزین سوپر
forging grade steel U فولاد اهنگری
age grade scaling U مقیاسیابی سنی- کلاسی
lieutenant juinior grade U ستوان سوم
primary products U محصولات پایه
primary products U محصولات اولیه
primary productivity U فراوردگی نخستین
primary processes U فرایندهای نخستین
primary position U موضع ابتدایی
primary zones U نواحی نخستین
primary planets U سیارات کبار
primary planets U سیارات عمده
primary cluster U تشکیل ورودیهای یک جدول در اطراف یک خانه منفردجدول
primary motivation U انگیزش نخستین
primary mission U ماموریت اصلی
primary masses U نقاط مادی اولیه
primary key [کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
primary products U محصولاتی که به عنوان مواد اولیه بکار برده میشود
primary reciever U دریافت کننده توپ که هدف اصلی پاس است
primary reinforcement U تقویت نخستین
primary wire U سیم ورودی
primary winding U سیم پیچ ورودی
primary treatment U پاکسازی نخستین
primary treatment U تصفیه نخستین
primary track U شیار اصلی
primary track U شیار اولیه
primary tenses U زمانها یاصلی و گذشته وماضی قریب و ماضی بعید
primary structure U ساختمان اولیه
primary structure U ساختمان اصلی
primary storage U حافظه اولیه
primary storage U انباره اولیه
primary reinforcer U تقویت کننده نخستین
primary investment U سرمایه گذاری اولیه
primary interest U هدف توجه اصلی
primary alcohol U الکل نوع اول
primary amentia U نقص عقل نخستین
primary cognizance U تحقیقات اولیه روی یک مسئله
primary cognizance U شناختهای اولیه
primary anxiety U اضطراب نخستین
primary armament U جنگ افزار اصلی
primary circuit U مدار ورودی
primary body U جسم اولیه
primary center U مرکز اولیه
primary center U مرکز عمده
primary carbon U کربن 1 درجه
primary carbon U کربن نوع اول
primary cell U پیل ساده
primary colors U رنگهای نخستین
primary colors U رنگهای اصلی
primary interest U مسئولیت اصلی
primary inputs U نهادههای اولیه
primary inputs U دادههای اولیه
primary industries U صنایع اولیه
primary hypertension U افزایش اولیه فشار خون
primary group U گروه نخستین
primary emission U صدور اولیه
primary gain U بهره اصلی بیماری
primary electron U الکترون اولیه
primary drive U سائق نخستین
primary alcohol U الکل 1 درجه
primary current U جریان ورودی
primary consumers U مصرف کنندگان نخستین
primary personality U شخصیت نخستین
grounded primary U مدار ورودی زمینی
primary accused U متهم اصلی
primary coil U پیچک راه انداز
primary colours U رنگهای اصلی
primary education U اموزش ابتدایی
primary material U مواد اولیه فرش [همچون نخ و رنگ]
primary colour U رنگهایاصلی-قرمز RedسبزGreen آبیBlue
primary covert U پرهایاولیه
primary marshalling U راهاولیه
primary mirror U آئینهابتدائی
primary root U ریشهاولیه
white primary U اخذ اراء مقدماتی حزبی
primary schools U دبستان
primary memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
primary position U موضع اصلی
primary school U دبستان
primary memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
primary mental abilities U تواناییهای عقلی نخستین
primary mental deficiency U عقب ماندگی ذهنی نخستین
primary cosmic rays U پرتو کیهانی
primary projection area U ناحیه فرافکنی نخستین
primary process thinking U اندیشیدن در فرایند نخستین
primary diagonal [matrix] U قطر اصلی [ریاضی]
to act through primary agents U به وسیله پاسخگویان اصلی عمل کردن
primary sensory area U ناحیه حسی نخستین
primary cosmic rays U تابش کیهانی
middle primary covert U پرهایاولیهمیانی
Recent search history Forum search
1Finally, standard notation is used throughout, with clarifications provided as needed.
0bteimoor@yahoo.com لطفا این پاراگراف رو برام ترجمه کنین
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com